facebook instagram telegram telegram

گيتي صفرزاده

totanjioyu985.jpg



شباهت!

وقتي برادر كوچكم يواشكي از پشت پريد روي كولم، آن‌چنان جيغ وحشتناكي كشيدم كه مامان و بابا بلافاصله داخل اتاق آمدند.
مامان گفت: «اين چه صدايي بود ترنج؟ چرا اين‌قدر باهم دعوا مي‌كنيد؟ ناسلامتي شما خواهر و برادريد.»
گفتم: «هيچم خواهر و برادر نيستيم. اگر هستيم پس چرا اين هيچ شباهتي به من ندارد؟»
پدرم جواب داد: «همه شباهتها كه ظاهري نيست.»
دوباره گفتم: «اصلاً از كجا معلوم كه اين زلزله برادر من باشد. چون هر دو دست و پا و كله داريم يعني خواهر و برادريم؟»
مادرم خنديد و جواب داد: «نخير، از آنجا كه هر دو از يك پدر و مادر به وجود آمده‌ايد.»
پدرم ادامه داد: «تازه بعضي موجودات مثل قورباغه‌ها وقتي به دنيا مي‌آيند اصلاً شباهت ظاهري هم به قورباغه‌ها ندارند. بعد كم‌كم شبيه قورباغه مي‌شوند، ولي تا به‌حال بچه قورباغه‌اي پيدا نشده كه بعداً شبيه نهنگ بشود.»
پرسيدم: «پس بچه نهنگها شبيه كي هستند؟»
پدرم گفت: «شبيه بقيه نهنگها فقط كوچك‌ترند. البته نهنگها هربار فقط يك بچه به دنيا مي‌آورند و مثل قورباغه‌ها نيستند كه هر دفعه تعداد زيادي تخم مي‌گذارند.»
با خودم فكر كردم بچه قورباغه‌ها از كجا مي‌فهمند پدر و مادرشان قورباغه‌ها هستند.
اما پدرم ادامه داد: «پروانه‌ها هم همين‌طور هستند. آنها اول كرم حشره هستند، بعد دور خودشان پيله مي‌كشند و بعد داخل پيله تبديل به پروانه مي‌شوند.»
همين موقع مادرم گفت: «اما مهم اين است كه به قول قديمي‌ها تره به تخمش مي‌ره، حسني به باباش.»
مي‌خواستم بپرسم كه مگر تخم تره چه شكلي است كه صداي جيغ وحشتناكي را كنار گوشم شنيدم. قبل از اينكه فرصت كاري پيدا كنم، برادرم پريد روي كولم و گفت: «آبجي ترنج، حالا حسابي شبيه هم شديم!»


گيتي صفرزاده

تاريخ : دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۷

Keywords:
About Similarity By Guiti Safarzadeh


ارسال نظر

نظر شما پس از تاييد توسط مديريت سايت، نمايش داده خواهد شد.
لطفا" کد زیر را در قسمت پائین آن وارد نمائید.
نام:
 
پست الكترونيك:
 
وب سايت (لطفاً آدرس به صورت کامل وارد شود. بعنوان مثال: http://www.golagha.ir):
 
نظر:  

 


©با معرفت‌ها ذکر مأخذ می‌کنند!
powered by: