مثل "كنه چسبيدن" و " كي بود رفت زير ميز؟"بچهها من هم بازي 3 و2نويسنده: منوچهر احتراميتصويرگر: سلمان طاهريقيمت هر كدام: 1300 تومانانتشارات گلآقابچه که بودیم، هنوز بلد نشده بودیم به بهانه خواندن توضیحات پشت جلد و در حقیقت برای دیدن قیمت کتاب، به پشت جلدش نگاهی بیندازیم. اگر بلد بودیم، کتاب "حسنی نگو یه دسته گل"، یا"خروس نگو یه ساعت"، یا "خرس و کوزه عسل " مان را برمیگرداندیم، و میدیدیم که گوشه سمت راستش نوشته: شاعر: منوچهر احترامیتصویرگر: غلامعلی لطیفی.هنوز هم توی بساط بیشتر دکههای روزنامهفروشی میشود یکی دو تا از این کتابها را پیدا کرد و خدا میداند چند نفر آدم، اگر نه همه، دست کم بخشی از این کتابها را از بر دارند. ***چند سالی است که داستانکهای کوتاه منوچهر احترامي يا همان پورنگ بچهها، تحت عنوان «بچهها... من هم بازی!» در مجله بچهها گلآقا چاپ میشود. سال 82 منتخبی از بخش اول این داستانها در کتابی با نام بچهها من هم بازی (1) منتشر شد. اواخر سال 85 هم دو کتاب دیگر از این مجموعه با نامهای «مثل کنه چسبیدن» و « کی بود رفت زیر میز» - بچهها من هم بازی 3 و 2- وارد بازار نشر شد که شامل داستانهای دیگری از این مجموعه بود. ***تفاوت بچهها من هم بازي دو و سه، با جلد اول در شخصيت پردازي قصههاست. در جلد اول، با شخصيتهاي متنوعي روبهرو هستيم. موقعيتها گاهي از زبان يك دختربچه روايت ميشوند، گاهي از زبان يك پسربچه. حتي بعضي وقتها يك عروسك از يادرفته يا گربهاي كه دل پري از آدمها دارد برايمان درد دل ميكنند! اما در كتاب دوم و سوم، به جز چند داستان تك فرزند كه شخصيت محوري آنها بچه نازپروردهاي است، در بقيه داستانها شخصيت اصلي كتاب پسر كوچكي به نام جمشيد است. پورنگ در داستانهاي «مثل كنه چسبيدن» بيشتر به جمشيد و رابطهاش با خانوادهاش ميپردازد و در « كي بود رفت زير ميز» به سراغ مدرسه جمشيد ميرود و ماجراهاي بامزهاي را كه در كلاس درس براي او و دوستانش اتفاق افتاده، برايمان نقل ميكند. مامان، بابا، آقاي طاهري، ابراهيم، مرتضي، داييجان محمود، بابابزرگ، مامانبزرگ، آقاي ناظم، خالهجان زهرا و... از شخصيتهاي اين كتاب هستند كه بارها نامشان را ميشنويم. *** تصويرگري اين مجموعه كتابها را سلمان طاهري به عهده داشته. تصوير هر داستان، فقط شرح گوشهاي از ماجرا نيست، بلكه هر تصوير معمولاً خود نكته لطيفي براي كشف كردن دارد. حتي گاهي تصويرها به اطلاعات خواننده اضافه ميكنند، يا به او اجازه ميدهند داستان را در ذهن خود ادامه دهد. ***منوچهر احترامی هیچ دلیلی نمیبیند که به بهانه نویسنده و محقق بودن، به بهانه نوشتن آن همه شعر و مقاله و داستان، و يا به بهانه عينك زدن و سبيل داشتن، دوست بچهها نباشد. او بدون اینکه ادای نزدیکی به بچهها را دربیاورد، نرم و آهسته وارد بازی آنها میشود، با چشم آنها به دنيا نگاه میکند و با کلمات آنها حرف میزند، مینویسد.خواندن داستانهاي كوتاهش به ما كمك ميكند كه از دنياي كودكيمان دور نشويم. كسي چه ميداند؟ شايد اگر اين دوري اتفاق هم افتاده باشد، پورنگ بتواند كمكمان كند كه برگرديم.
Keywords:Short humorous stories for kids / Manouchehr Ehterami
نظرات