مجموعه طنزپردازان معاصر نام سلسله كتابهايي است كه
انتشارات گلآقا قصد دارد با مروري مختصر بر زندگي و آثار طنزپردازن منتشر كند.هدف از انتشار اين مجموعه تلاش براي آشنايي نسل جوان با طنزپردازان به عنوان ميراث داران فرهنگ ايراني است. که تاكنون 5 جلد آن به ترتيب با عناوين طنزپردازان معاصر1 (ابوتراب جلي)،طنزپردازان معاصر2(ابوالقاسم حالت)،طنزپردازان معاصر3(محمدعلي گويا)،طنزپردازان معاصر4(مرتضي فرجيان)،طنزپردازان معاصر5(
گلآقا) منتشر شدهاند.
سومين جلد اين مجموعه مروري بر آثار محمدعلي گويا به كوشش ريتا اصغرپور گردآوري شده است.
منوچهر احترامي در مقدمه اين كتاب اينگونه آورده :
"مجموعهاي كه پيش رو داريد،منتخبي از بهترين اثار طنزپردازي است كه خود يكي از بهترين طنزپردازان چهار دهه اخير ايران به شمار ميرود.ما مردم شاعر مسلك و شيرين زبان،صاحب گسترهاي وسيع از انواع ادبي طنزآميز هستيم كه آن سرش ـ اگر پيدا نباشد ـ در منظومه كهن "درخت آسوريك" است و اين سرش ـ اگر پيدا باشد ـ در طنز سياسي ـ اجتماعي روزگارما.آفرينش سخن طنز،برخلاف سخن جدٌ،هيچ گاه تيول فرهيختگان و دانش آموختگان نبوده و كساني از صوفي و شان و مجذوبان و كم آموختگان،در اين وادي،بسيار قدم برنداشتهاند؛يعني كه:طنز،هنر است و مثل عشق،آمدني است نه آموختني؛و چون از دل برآيد،لاجرم بر دل مينشيند.لذا علي رغم متع و نهي و كره مكرر،همواره مردماني از هر جنس ـ عارف و عامي ـ مشتريان پروپاقرص و خريداران بيچون و چراي اين متاع ممتاز بودهاند......« گويا» كه از سال 37 و 38 سرودن را آغاز كرد،در دهه 40 پركارترين سالهاي روزنامهنگاري خود را پشت سر گذاشت و از مؤثرترين سرايندگان طنز سياسي در طي اين دهه بود.شعر طنز دهه 40،نقيضهسازيهاي بسحق اطعمه، و ترجههاي منظوم نسيم شمال را رها كرد؛بازي با لفظ را كنار گذاشت و به معني پرداخت؛رويكردي به اوزان هجايي داشت و شيوه داستانسرايي را كه از سوي تني چند از طنزسرايان دهه 20 و 30 آغاز شده بود،ادامه داد.«گويا» به راستي در تمامي اين تحولات شريك سهيم بود.در يك دهه بعد،در سالهاي اول انقلاب نيز،در دوره كوتاهي كه به كار مطبوعات برگشت ـ و بعدها، هيچگاه از اين دوره يادي نكردـ بار ديگر به داستان سرايي روي آورد،اما آن را پي نگرفت و نيمه كاره رها كرد.آغاز انتشار مجله گلآقا در سال 69،آغاز دوران تازهاي از فعاليت روزنامهنگاري و طنزپردازي محمدعلي گويا:«گوياي اسرار» بود.دوراني بسيار پربار كه در روز ششم فروردين سال 1380،به طور ناگهاني به پايان رسيد.بخش عمدهاي از مجموعه حاضر كه از سوي مؤسسه گلآقا انتشار مييابد،به درج منتخبي از سرودههاي اين دوران پربار اختصاص يافته است."
در زير يكي از اشعار محمدعلي گويا را كه در اين كتاب آمده است با هم ميخوانيم:
«وزير نيرو گفت: ايران در زمينه ساخت سد به خودكفايي رسيد.»ـ جرايد
اي مقام وزارت نيرو آفرين ، مرحبا ، بگو د بگو
خوب و شايسته و متين گفتي بس سزاوار آفرين گفتي
خودكفاييم ما،ز سد سازي اين هنر، نيست مثل هر بازي
اين هنر هست كار شير ژيان همه در پيش اين هنر حيران
هر كجا ميرويم صد «سد» است خارج از حوزه عدد،سد است
متولد شود چو يك كودك در برش هست سد «پستانك»
در پياش سد شير خشك بود «كه شده حال هر قوطي هشتصد!»
سد«مهد»است، پشت شيرعيان سد«آمادگي»بود پس از آن
سد بعدي يقين دبستان است كه حقوق تو كمتر از آن است
چون رسد نوبت دبيرستان سد شده صدهزار كوه گران
تا كه نوبت رسد به دانشگاه سد ز «ماهي» رسيده است،به ماه
بعد از آن هست استخدام (صبركن،سد نگشته است تمام)
پس از آن سد ازدواج بود سد «مسكن» كه لاعلاج بود
گر شوي صاحب زن و كودك باز هم سد شير و پستانك
اي به هر گوشه سد به لطف شما سايهات كم مباد از سرما
*این جلد نایاب است.
Keywords:
About Mohamadali Goya Book By Maryam Eftekhari