3 خرداد امسال 34 سالگیم را جشن گرفتم. بر خلاف خیلی ها روز تولدم را بسیار دوست دارم و عموما از یک هفته قبل از آن تا یک هفته بعد از آن با خودم خلوت می کنم. این فرصتی است که یک نگاه به سال گذشته ام داشته باشم و یک ارزیابی که چه کرده ام و چه می خواهم بکنم. امسال این تفکر کمی بیشتر طول کشید. در آستانه دوره جدیدی از زندگیم هستم و باید در مورد مسایل بسیار مهمی تصمیم بگیرم که آینده خودم و زندگی مشترکم به آن وابسته است، از آن طرف کارم لحظه لحظه زندگیم را گرفته و دریغ سالهای خوش جوانی است که می آید و می رود. این ها را گفتم که اول از همه دوستانی که لطف کردند و تولدم را با کامنت، میل و... تبریک گفتند تشکر کنم خصوصا راوی عزیز که محبت مادرانه اش را با تمام وجود چشیدم و یک معذرت خواهی هم از آسیه، حنیف و راوی عزیز که با اشتیاقی که داشتم دعوتشان را هنوز پاسخ نگفته ام. حتما وقتی برگردم می نویسم و مطمئنم این دوستان مهربانترند از آنکه این تاخیر را به دل بگیرند. فردا راهی اصفهانم و شیراز. امیدوارم آن جا اینترنت باشد، گرچه من آن قدر در سفر تنبلم که بعید می دانم چیزی بنویسم ولی میل ها و کامنت ها را که چک می کنم! غبطه می خورم به خانم احمدنیا که از یونان گزارش سفر آن لاین می نویسند. این را گفتم که بگویم که اگر تاخیری در سایت و وبلاگم دیدید به این دلیل است، البته بگذریم 3 هفته است که به دلیل کابل برگردان هنوز سیستم اینترنت پر سرعت درمجله راه نیفتاده و در این مدت در مجله هم اینترنت نداشتیم و آذین عزیز با هزار مصیبت سایت را به روز می کرد. این نکته آخر را از آن جهت گفتم که چند هفته ایست فهمیدم در این چند ماه تعداد زیادی از میل ها که پاسخ داده ام به مقصد نرسیده! میلها در مجله است و به محض وصل شدن اینترنت یک بار دیگر آن ها را میفرستم.دوستان اگر اعلام وصول کنند ممنون می شوم.گلنسا جواب میل هایش دیر و زود دارد اما سوخت وسوز نه! 14 و 15 خرداد روزهای مهمی هستند در تاریخ انقلاب ، از دست دادن مردی که بزرگ بود و اندیشه هایی بزرگ داشت و قیامی که تاثیری شگرف داشت در امروز ایران، فرصتی است تا فکر کنیم چه می خواستیم، چه کردیم و چه شد! کاش تک تک کسانی که دلشان برای انقلاب، امام و ایران می تپد، این روزها فقط به صورت نمادین برای تجدید بیعت به حرم امام نروند. کاش ببینیم داریم با این جوان ها چه می کنیم؟ کاش مردم را بیشتر ببینیم و صدایشان را بشنویم و فراموش نکنیم که هرکس بر مسندی تکیه زده خدمتگزار این ملت است. من نیز از این فرصت استفاده می کنم تا بار دیگر به گل آقا و رسالت طنز فکر کنم و قلمی که به امانت گرفته ام
نظرات:
پوپك صابري
تاريخ : يكشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۶
|