سلام
به نظرم اين بهترين هديه است:
زنده نگهداشتن آبدارخانه و روشن نگهداشتن این چراغ

به اميد روشن نگاه داشتن اين چراغ براي هميشه ...
موفق باشيد

گلنساي عزيز. تولد گل آقاي نازنين را به شما - که عمرتان دراز باد- تبريک مي گويم. از مشکلات نمي خواهم حرف بزنم، فقط مي خواهم بگويم روح آن مرحوم قطعاً شادمان تر خواهد بود وقتي که ببيند به رغم همه ي سختي ها و فشارها چراغي که افروخته است در دست شما همچنان فروزنده است. گرچه توفان سختي ها - که اصولاً بر همه ي شئون زندگي ما مادام در حال وزيدن است- گاهي ممکن است اين شعله را کم و زياد کند اما مطمئنم که خاموش نخواهد کرد. روزه ي سکوتتان را هم به فال نيک مي گيرم. ماه رمضان ماه برکت است و اکنون که به ميهماني پربرکت خدا مي رويم براي شما و همراهان تان استقامت و صبر بيش تر آرزو مي کنم. شک ندارم که دوماه بعد بازخواهيد گشت با دستاني پر تر از پيش و صبر و تواني مضاعف که سوغاتي ميهماني خداست براي ما دوست داران شما و گل آقا

چرا؟ مگه ما چند تا گل آقا داریم آخه؟ مشکل چیه؟ به کجا رسیدین؟

اول اینکه این روز فرخنده و بزرگ را به شما و تمام مردم ایران و جهان تبریک می گویم و دوم هم اینکه به نظر من بهترین هدیه ها هدیه های معنوی هستند.پس چه چیزی بزرگتر از اینکه با وجود تمام این شرایط دشوار هنوز آبدارخانه و چایی ها و کشک های گل آقایی پا بر جاست؟همچنین در این یک سال موسسه ی گل آقا پیشرفت های چشمگیری کرد که به نظر من اولین موسسه ی مطبوعاتی ایرانی است که پا به عرصه ی آموزش،فیلم،انیمیشن و .... گذاشته است.امیدوارم همیشه موفق باشید و کسانی مثل من هم از سایه ی پربار شما جان بگیریم.

دمتان گرم....

كاشكي بودي و ميديدي، زندگي چه سوت و كوره!
...
اين گل آقا كه ق.ب*، دست از طنازي برنميدارد. مي گوييد چطور؟ خوب معلوم است ديگر! مگر نميدانيد در بهشت فقط شادي است و غمي نيست، يكي از دلايلش هم همين گل آقاي ق.ب است! از اين ساده تر!
حالا هم كه نزديك سالروز تولدش است، اَوووووو... تي بلا پسر! بيا ببين چه خبره! دسته دسته حوري ي مشكي چشم دارند آذين ميبندند باغ بهشت را كه چيه؟! خوب معلومه! تولد گل آقاي ق.ب است.
ما هم كمي تا قسمتي حركات موزون مي كنيم (البته با آهنگ هاي فولكلور استان خودمان كه مجوز دارند!) و تولد گل آقا را به همه تبريك مي گوييم!

*قربانش بروم

امیدوارم هر مشکلی که هست، برطرف شه.حتی تصور اینکه گل آقا دیگر منتشر نشود، ناراحت کننده اس.

سلام
گلنساي عزيز
پري گل به سرم
دردمان مشترك است!
روزگار سختي است،كار فرهنگي كردن سرمايه از جان ميگيردوليكن به روح مي افزايد. اميدوارم پس اين سكوت دوباره گل آقا را ببينيم.
باز هم ممنون از لطفتان

سلام. تولد گل آقا مبارک. حتما گل آقای نازنین در این روز خوشحاله و چه هدیه ای بهتر از ادامه دادن راهش.
گویا "کفگیرتان هم به ته دیگ خورده" :))
خارج از شوخی امیدوارم همیشه چراغ آبدارخونه روشن باشه در این روزگار بی لبخندی!
خسته نباشی گلنسای مهربون
عیدت هم پیشاپیش مبارک

سلام
رشته ی ریاضی و فیزیک هستم(بهتره بگو بودم!)
می خواستم برم هوافضا ولی جون حالا شریف و امیرکبیر نمی شم می خوام برم مکانیک (سیراز یا اصفهان یا مشهد)
راستی وبلاگم را هم براتون گذاشتم ممنون می شم اگه ببینید.(هیچ جا با اسم واقعیم وبلاگم را نمی ذارم.چون توی وبلاگم با اسم مستعارم!)

سلام گلنسای عزیز
امیدواریم همچنان موفق و پایدار باشید و شاهد ادامه کار ارزشمندتان باشیم. و به امید دیدار

سلام این کاریکاتور رو خیلی وقت قبل دیدم و منو روانی کرد...تنهایی انسان معاصر درونش موج میزنه...چراتیت و پراتیت بنده را خواندید پس؟...راستی من دیگه ایمیل نزنم بهتره انگار سر کلاس اقلا یک نقدی می کنید ولی ایمیل ها رو اصلا جواب نمیدید که خوب بود بد بود نه اینکه بنویسیدا میدونم وقت ندارید ولی حضورا هم مطرح نمیشند...خدا بخیر بگذرونه باز رینگ بوکس...دیشب اومدم خونه مامانم میگه چرا زیر چشمت کبوده دعوا کردی میگم نه از کلاس خانم صابری میام...حقیقتا بهترین کلاسهای عمرم کلاسهای شما بودند ...خدایی برای نمره هم نگفتم...ما که مشروطیم!...کامنتینگ رو فقط بخاطر تعریف زیادی بستم همه تعریف می کردند ...اگر حتی مزخرف هم مینوشتم خودم هم میدونستم مزخرفه بازم مثله متنای قبلی تعریف بودو تعریف وگرنه ماجرای عشقی که پیش نیومده بود بعد متن طنز هم مینوسم ولی وبلاگ دستمو خراب می کرد یک مقدار باید گزیده کار تر بشم فکر کنم...باز هم فکر کنم چاره ام در مشتان شماست!

سلام

زیبا و عمیق بود
با مطلبی با عنوان" سیکل مطلقه/مشروطه و بازی مارو پله " به روزم

چه با ما چه "بي" ما مي گذرد اما دخترك همه رويا هاي گل آقا ! هميشه فكر مي كنم پس براي ما "بي" آنچه كه دوستش مي داشتيم ، سخت مي گذرد، چنان كه گويي نمي گذرد...

سالروز تولد این وجود ذیجود را تبریک عرض می کنم و امیدوارم پایدار بمانید.

گلنسای گل:
سالروز تولد مجله‌ی گل شمارو تبریک می‌گم. به امید فردایی بهتر

خانم صابری عزیز و خوب سلام چند کلمه حرف داشتم که امیدوارم جوابش را بهم بدهید
اول از همه این که خوشحالم که بالاخره وبلاگتون اپدیت شد و مورد دوم این که وقتی به مجله ما می ائید یک نظر بدهید بفهمیم مجله خوبه یا تعطیلش کنیم یا اصلا به ما طنز نویس می گویند یا نه
مورد سوم از شما راهنمائی می خواهم از همه چیز و خیلی ها نارحتم یا ناراحت شدم (حتی گل اقایی ها)ولی همیشه وقتی به وبلاگتون میام ارامش میگیرم و هر وقت به به یاد خود اسم گل اقا و شما می افتم ارامش میگیرم امیدوارم این کدورت ها با وجود شما از بین برود و همیشه می گویم و خواهم گفت جانم فدای گل اقا و همه هستی ام فدای گل اقا...در اینده ای نه چندان دو هم خواهید دید امید وارم موفق باشید و ممنون(لطفا جوابش را بدهی)

تولدشون مبارک. صد سال به آن سال ها. راستی خانم صابری همه ی عکس هایی که از آبدارخونه گرفتم خراب شد. یعنی باز نمی کنن. خیطینا

تبريك///

سلام خانم صابری
این روز بزرگ ( که میدونم تحولی بود تو طنز نویسی ) به شما و تمام اذناب واصحاب آبدارخانه تبریک می گویم .

سلام خانوم صابری عزیز.
اول از همه تولد گل اقا مبارگ...دوم ناراحتم از نیومدن شماره اینده ماهنامه و سوم تولد سایت هم مبارک و چهارم تولد امام زمان رو به شما و همه مسلمانان جهان تبریک می گم.......ببخشید پراکنده می نویسم خواستم یه چیز گفته باشم دیگه!!!!
بعدااز جمله بندی های زیبا استفاده می کنم.اخه الان سرما خوردم و کلی سرم درد می کنه ولی وقتی دیدم به روزید دلم نیومد چیزی ننویسم و برم.
راستی تو وبلاگم یه جشن کوچولو واسه نیمه شعبان گرفتم.حیفم اومد خبر ندم.......سر بزنید خوشحال می شم.
موفق باشید...........مثل همیشه...

مباركش باشد ! تولد من هم ديروز ، شيش شهريور بود .

يك سوال فني :
چرا شماره بعد ماهنامه چاپ نمي شود ؟
مگه قرار نبود چراغ را خاموش نكنيم ؟
مگه به عمران قول نداده بوديد ؟

آهان...! که اینطور؟ من زود میام یا شما که دو ساعت و نیم آدم رو توی موسسه نگه می دارین؟:)

بازتاب مطلب شما درایرانیوز

http://www.iranews.info/Default_view.asp?@=72208

گلنسا: ممنون

سلام. من اوضاعم بدجوری قاطی پاطی شده اما نه از اون لحاظی که شما فکر کردین ;)
من قرار بود دیروز باهاتون تماس بگیرم که نشد. فردا هم که تعطیله. یه وقت سوءتفاهم نشه که من دارم می پیچونم ها! اگه خواستم بپیچونم خودم اعتراف می‌کنم... شک نکنید :)

خانم صابری عزیز سلام نه من از چیز خاصی ناراحت نیستم فقط حرفم اینه طی اخرین گفتگویی که م نبا شما خواستم قرار شد اگر من مطلبی خواستم که بشود داد بدهید ولی من هربار که مطلبی بخواهم باید بگویم ده بار هم زنگ بزنم تا شاید بدهند و ضمنا ان روزی که این کامنت را گذاشتم اخرین تماسم با گل اقا بود که رفتار خوبی باهام نشد ولی اگر اعضای گل اقا همگی هر طوری هم که باشند من فقط گل اقا را دوست دارم و به خدا قسم بدون هیچ گونه اغراق جانم را فدای گل اقا و همه هستی ام را فدای گل اقا می کنم

پوپک جان، تولد پدر طنز معاصر مبارک باشه. تو پرچمدار خوبی هستی عزیزم. می‌دونم این راه خیلی دشواره و می‌دونم خیلی تنهاتر از اونی هستی که به نظر می‌رسی. اما اینم می‌دونم هر وقت به یاد پدر می‌افتی نیرو می‌گیری.
دوستت داریم پوپک جان. خسته نشو هیچوقت.

تولد گل آقا مبارک و دم وقلم شما هم گرم

مبارک باشه گلنسا جان
همیشه گفتم و باز هم می گم تو فرزند خلفی هستی که تو این روز و روزگار غنیمته

من چرا کور بودم و این پست رو حالا می بینم!؟
ممنون برای ایمیل
تماس می گیرم حتما"
و راه و رسمت رو هم می دونم که پیشاپیش اس ام اس باید زد:))
می زنم چشم :)
می بوسمت و امیدوارم خودت با دستهای خودت جشن 166 سالگی رو برگزار کنی
روح آن بزرگوار شاد و دل تو نازنین آرام

خداوند اين پروتزيست ها را حفظ كناد!
شمام مباركتون باشه جشن 3 سالگيتون اما يه سوال مهم داشتم: شما همش انقد خوشي؟!

سلام خانم صابري به خانم صابري كوچك هم گفتم كه بنده براي شركت در امتحان دچار مشكلاتي شدم يعني خانواده ام كل يوم در حال رفتن از تهران هستند البته موقتا و به قصد تفرج اگر امكانش هست كه بنده هم در جوار پدر و مادر گرامي باشم بسيار خوشحال مي شوم اگر هم كه بايد حتما در همان ساعت در همان مكان مسبوق باشيم كه سمعا وطاعتا...
كوس اين كاروان راسحرگاه جمعه مي زنند خواهشمندم در صورت موافقت يا حتي مخالفت قبل از به گوش رسيدن بانگ رحيل كاروان به ساربان خبر دهيد.
تا سحرگاه جمعه مشتاقان چشم به راهند...
وبلاگ را دوباره زنده كرديم...دعايش را به جان شما مي كنند!
ما منتظرانيم

به به خانم صابری
من از همکاران افتخاری گل اقای عزیز در زمان طفولیت بودم وبلاگتون رو دیدم گفتم سلامی عرض کنم....امیدوارم همیشه موفق باشید
سلام مخصوص بنده را به امیر اقای داوودی برسانید
فرخنده باشید
یا علی
گل آقا همیشه زنده است

ممنون از اينكه اينقدر لطف مي كنيد و با وجود مشغله ي فراوان اينقدر سريع جواب منو داديد و خانواده اي را از نگراني رهانيديد!!!
بعد از اينكه گفتم امتحان هفته ي ديگر است خانواده مقادير زيادي حافظه ي بنده را مورد عنايت قرار دادند
ممنون كه متن مرا زديد در نشريه مادر محترممان دستشان گرفتند و جستجوي خانه به خانه اي را به دنبال دختر دم بخت آغاز كردند فقط مشكلي كه هست اينه كه زبان متن مقداري كهن است خانواده ي دختر دم بخت تصور مي كنند سن بنده بالاي هشتاد باشد و رضايت نمي دهند انشالله شماره ي بعد يك متن حوان پسند تر كار كنيم!
خانم صابري فردا برنامه سينما چهار مظنونين هميشگي است اسم من از آنجا شد وربال
وربال معني كوچه بازاريش وراج است البته كوچه بازار ايران نه كوچه بازار آمريكا كه خب يك وراج آمريكا هم سگش مي ارزد به صدتا از اين وراج هاي ايراني...حتما ببينيد...عاليه

شما هيچ شبي -جز براي كار ضرور- بيدار نميموني. يعني دوس نداري،مگه مجبور باشي.فاصله رفتن به خواب تا خوابيدنت 15 دقيقه بيشتر نشده، مگر در شرايط اورژانس. صبحا نهايتاً8 بيدار ميشي و هميشه به همه ي اهالي خونه سلام ميكني؛ كه اگه با لبخند نباشه نشان از خستگي و دلزدگي نداره. تا حالا به مامان بابات فحش ندادي. حتي در حد "نفهم" مثلا. و عموماً نسبت به هر آدمي -اگر نفرتي داشتي يا علاقه اي خارج از حد تحمل- خيلي خوب پوشش دادي و بيش از يك ماه مشغولت نكرده. ديگه جونم برات بگه كه... تو جشنا حتي يه لحظه پاي رقص نداشتن آزارت نداده. ميوه خيلي دوس داري. زياد نمك نميخوري. طعم تلخ هم مطلوبت نيست. حالا قهوه بي شكر باشه، يا آب گريپ فروت، يا سيگار، يا قليون با تنباكوري سنتي. نوشيدني سرد رو به گرم ترجيح ميدي. بيشتر از چاي آب ميخوري و...
حالا اجازه دارم شما رو يك فقره آدم "خوش" بدونم؟

:(

سلام.ایشاالله هر جایی که هستید خوش و سلامت و موفق باشید.امیدوارم هیچ وقت شما رو ناراحت نبینیم و همون طوری که دل خیلی ها رو شاد میکنید، دل خودتونم شاد باشه.دوستون داریم خیلی زیاد.خداحافظ.
*راستی یه سری به وبلاگ منم بزنید.خیلی خوشحال میشم*

عادت ندارم که به مناسبت ولادت و سالروز آن به کسی تبریک بگویم که در نظرگاه کسانی مانند من ولادت امر شومی است اما این سالروز را نه به شما که به خودم تبریک میگویم نمی دانم چرا ولی آرزو دارم هزار سال دیگر هم این ابر فیاض ممر طراوت باشد . خیلی قلمبه شد . از شما هم به خاطر مجبور کردن برادر گرانقدر حاج سید علی رمضان پور به بازگشایی وبلاگ سپاسگزارم . مگر از شما حساب ببرد .
خسته نباشید . خسته هم نشوید . لااقل به خاطر ما .

سلام خانم صابری.

من الآن بسیار خوشحالم که می تونم کامنت بذارم.
بنا به توصیه علی رمضان پور با فایر فوکس به وبلاگ شما اومدم و با ناباوری دیدم که می تونم کامنت بذارم.
چه عجب این علی به یه دردی خورد!
فهرستی از کامنت های که در این مدت می خواستم براتون بذارم و نشد رو در این جا می نویسم:
1. تولدتون مبارک.
2. ممنون از این که به سایت ما سر زدید. شما هم وبلاگ قشنگی دارید!
3.روز خبرنگار مبارک.
4.ایام نیمه شعبانیه را تبریک می گویم.
5. تاسف از چاپ نشدن شماره بعدی ماهنامه. امیدوارم این مشکلات به زودی حل شود. ( خسته شدم از بس که برای حل شدن مشکلات ابراز امیدواری می کنیم ولی...)
مرسی.

سلام
امروز 10 شهريور است و سه روز پيش تولد گل‌آقا بود.
ببخشيد اگر دير رسيده‌ام براي يادكرد گل‌آقا و ادامه‌دهندگان كارش.
اميدوارم بتوانيد بمانيد چرا كه شمار رفتگان مملكت آن چنان زياد است كه حتا اگر كسي هم بخواهد بماند مي‌ترسد از تنهايي و خلوت و سكوت كه دارد همه را فرا مي‌گيرد.

شاد باشيد و سلامت.

سلام گلنساي عزيز. خواهشا ما رو دپرس نكنين! هر وقت صحبت و بويي از تعطيلي گل آقا مياد...

به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر
سلام
من کهترم و بویژه در عرصه ی طنز ناکارامد اما یک مطلبی بذهنم رسید. گل آقا دیگر جلودار نیست. نمیدونم بهش شاید بگن آوانگارد. اون ستون دوکلمه حرف حساب آوانگارد بود. یاد گزیدش افتادم در زمان ریاست جمهوری دو فرد قدرتمند مطلب مینوشت. گل آقا بمان

چه بخواهيم و چه نخواهند(!)،نثر ناب و لطيف «گُل آقا»، بر «جغرافياي طنز» ايران سايه‌اي فراگير دارد.

دختر خوب؛ «گُل‌نسا»!
براي‌ات از مرحوم «دكتر علي شريعتي» (و به‌مناسبت اين سال‌گرد)،شعري را به‌يادگار آورد‌ه‌ام:

□ اين عصا و کوله‌بار و چارق‌های مرا به‌وی
بسپار و به‌وی بگو که من 40 سال پيش،
اين عصا را به‌دست گرفتم
اين چارق را به‌پا کردم
و اين کوله بار را بر دوش گرفتم و به‌راه افتادم
40 سال،خستگی ناپذير و تشنه و عاشق
به رفتن ادامه دادم.
اکنون راه را تا بدين‌جا آمده‌ام
و تو پسرم
اينک،
عصاي‌ام را به‌دست گير،
چارق‌هايم را بپوش
و کوله‌بارم را بر پشت نِه
و اين راه را
از اين‌جا که من ماندم
ادامه بده...

سلام، فقط اميدوارم اون چيزي که من حدس مي زنم اتفاق نيافته! اميدوارم...

از 10 تا 7 تاش هم كه درست باشه همون "خوش" ميشه كه گفتم!

سلام
خدا رحمت كند گل آقا را همان روز كه فوت كرد من اين شعر را برايش گفتم آخر بد جوري تقارن داشت با چاپ آخرين هفته نامه گل آقا در سال سيزدهم.
نحسي سيزده هم گرفت
آخر گريبان تو را
هرچه بهت گفتم بيا
گره بزن اين چمنا
گفتي برو حال حال ندارم
من كه قيل و قال ندارم
چمن مال جوون تراست
ما پيرا كه كار نداريم
آخه قيل و قال نداريم
روحش شاد يادش گرامي باد

سلام
اینکه کسی بتونه یک سال مشکلات یه نشریه طنزو تحمل کنه جای تبریک داره...
تحملش مبارک!

نمی دونم امروز حالتون خوب بود سرحال بودید یا هر چیز دیگری شایدم برعکس و شاید مثل همیشه... اما انرژی مثبت از شما ساطع بود! واقعا" جا داشت اینو بگم. واسه همین ممنون. امیدوارم در ادامه این ترم علیرغم اینکه جلسه بعد نیستم بازم جلسه ای داشته باشیم...

با درود فراوان!دادگان با ((بازخوانی اندیشه های سیاسی جان لاک)) به روز شد.[گل]

سلام / گفتگوی اختصاصی با استاد منوچهر احترامی در وبلاگ آیرون و آرلوکن قرار گرفت .

بخوانید http://arlequineiron.blogfa.com/

سلام خانم صابری راستش کلی باهاتون حرف داشتم ایشالا سایتمون راه بیفته میخوام ازتون یه قراره مصاحبه بگیرم
خانم صابری این متن حکایت مرغی که یک پا داشت رو حاصل کلاسای گل آقا میدونم
گذاشتم تو وبلاگ بس که منتظر نظر شما شدم هیچی نگفتین آخه...میشه اقلا اونجا نظرتونو بگید...ممنون

سلام. خبرای بد. ایمیل زدم

ماهنامه بسیار غیر حرفه ای و بی بو و خاصیت است همان بهتر که تعطیل کنید و مدتی به صورت جدی فکر کنید کار درست چیست

یک پیشنهاد به گل آقایی ها : یک جلسه ( و بلکه چند جلسه ) جهت بررسی و نقد کارنامه ماهنامه گل آقا بعد از مرحوم گل آقا ( قب !)

سلام خانم صابری
درمورد اولی که من ننوشتم من قبلیو نوشته بودم (فکر کنم علی نوشته )
دومی هم تا جمعه براتون می فرستم
راستی قبلیا چطور بود

khanom sabery salam man az make bahatoon sohbat mikonam khastam begooyam ke hamishe beyad golagha hastam va in ke narahtid az dastam chon javab mailamo nadadid mamnoon va khodahafez

روحش شاد تر از قبل

سلام خانم صابری عزیز
آدرس ای میلی از شما نداشتم برای همینجا برای شما پیغام می گذارم. خبر احتمال توقف بچه ها گل آقا خیلی ناراحتم کرد امیدوارم صحت نداشته باشد.
از تمام حمایت های شما و نوشته هایی که سر جریان من منتشر کردید بی اندازه ممنونم. متاسفانه فرصتی نشد تا حضورا یا غیابا سریع تر از این تشکر کنم. به آقای داودی هم سلام برسانید.

من هم تولدشون رو تبریک میگم . خاطره های زیادی داریم از ایشون .

يك)سلام..و بسيار ممنون از قدم رنجه فرمودنتان
دو) تبريك به مناسبت 66 سالگي..و آروز براي 666 ساله شدن( تكذيب هرگونه رابطه با شيظان پرستان در اين مقال بر خود جايز مي دانم)
سه) به عنوان برادر كوچكتر( شايد هم پسر بزرگتر!؟!)...به نظر من روشن نگاه داشتن چراغ ...و صرف زنده نگاه داشتن آبدارخانه...شايد كمي بي انصافي باشد در حق گل آقاي 66 ساله.نمي دانم، اما شايد "تغيير و پيشرفت و به روز شدن" بتواند، تنها تبديل آبدارخانه به كافي شاپ و سايت زدن براي اين پشتوانه ي طنز و ادبيات نباشد. به هر حال اين صرفا نظر بنده ي حقير بود، كه نمي دانم تا چه حد مقبول خواهد افتاد.
چهار) در ضمن بي زحمت اين وربال(علي رمضان پور) ماراهم يك ويزيت مختصر بفرماييد، به شدت نيازمند ياري شماست.
پنج)موفق، شاد، و سالم باشيد.

سلام خانم صابري عزيز
والا راستش من نه معروفم نه طنز نويس فوق العاده اي هستم نه هيچ چيز ديگه...! ولي شما پيش خودتون نمي گيد كه وقتي كامنتاتون در بقيه وبلاگ هارو مي خونيم و رد پاتون رو تو وبلاگ خودمون خالي مي بينيم ممكنه بغض كنيم و يا حتي اون رو بشكنيم و از اونا بدتر دپسرده شيم و كارمون به خودكشي بكشه؟؟!؟!؟!؟!؟!؟
پس همچنان منتظر حضور شما هرچند كوتاه و كمرنگ و با تشريفات خاص خودتون هستم!!!
ممنون

منو که دائم سانسور می کنید ولی میدونم بخاطر خودمه که سرمو به باد ندم ولی خب آخرش جای هممون خاکه!!!
این ویزیت هم که نیما گفته واقعا احتیاج دارم...حتی اگر در حد نکوهش و این قبیل چیزها باشه...به هر حال ما که دیگه از گل آقا دوریم و دستمان کوتاهو خرما بر نخیل شما مواظبش هستید...میدونم و خب دوست داشتم چیزهای دیگری هم بگویم که نمیگویم تا روانی بودنمان را به شما اثبات کرده باشم...امتحانات گل آقا را هم تا حدامکان خراب کردیم بسان کودکی که وقتی خیلی ناراحت است و هیچکسی را متوجه خودش نمیبیند خودش را خراب می کند تا توجه همه را به خود جلب کند حتی اگر به قیمت تحمل ضربات روحی یا جسمی والدین باشد ...تئوری روانشناسی نوشته یونگ جلد دوم...

صبرم تمام شده ...درست است...نوشته هایم را نهایتا یک دور میخوانم...این هم درست است...چون فقط مینویسم که از یادم نرود...کماکان ممنون

شرمنده ام خانم صابری...
قرار بود بیشتر به شما سر بزنم... ولی خوب در موسسه هرکسی مشغول کار خودش است و حضور من کمی مزاحم کارتان خواهد بود...
کامنت شما خیلی من را خوشحال کرد... باعث افتخار منه که شما به وبلاگم سر میزنید
تولد استاد مبارک باشه...
ایشان همیشه برای ما زنده اند
...
به وبلاگتان لینک دادم

پوپک عزیز ممنون از حضورت و از تبریک صمیمیت به امید دیدار در ایران [گل]

baba eival dametun garm khoda hefzetun kone yade gol agha bekheir khoda biamorzadesh vaghean gol bud

تحویل نمی گیرینا! ...
شنیدم ناخوش بودین. ایشااله بهبودی حاصل شد؟

سلام! بهترين؟ دلمان تنگيده براي كلاس و شما!

اول تبریک!
دوم تبریک!
سوم باز هم تبریک!
راستی! سلام!:)

سلام پوپک جان
دلم براتون تنگ شده حسابی
برای مامان خصوصا
از مصطفی سراغت رو گرفتم گفت افطاری مردونه بود پوپک حضور نداشت
کی میزبان بود پس اگه تو نبودی!!!!!!؟
ما از سهم خودمون گذشتیم از حق تو نمی گذریم گفته باشم

سلام!كم كم دارم شك ميكنم كه نكنه توطئه اي در كاره!آخه هر وقت مي خوام كامنت بذارم پيام ميده كه چون شما قبل پيام فرستاديد ديگه نمي تونيد اين كارو انجام بديد!
بگذريم ديروز داشتم آهنگهاي كورش يغمايي رو گوش ميدادم اين آهنگ رو مناسب اين پست ومناسب حال وهواي شما ديدم از آنجا كه نمي تونم آهنگش رو بنويسم به نوشتن شعر اكتفاء ميكنم اميدوارم كه خوشتون بياد و اميدوارم ديگه توطئه اي در كار نباشه!
بارون ميباره
زمينا تر ميشه
گلنسا جونم!
كارا بهتر ميشه
گلنسا جونم!
غصه نداره
زمستون ميره
پشتش بهاره

سلام و دردو بر بانوي طنز پرداز ودوست داشتني و خوش ذوق

سلام خانوم صابري عزيز خوبيد؟
مي بينم كه قصد به روز شدن به هيچ عنوان نداريد!!!!!!!!!!
انشالله يك روز و روزگاري به روز بشيد و من بيام سر بزنم و نظر بدم...........
به اميد اون روز!!!
ولي خودمونيم ها چقدر بي مزه بود حرفام!!!!
اصلا من هر وقت مي خوام واسه شما كامنت بذارم لوس و بي مزه مي شم و پراكنده مي نويسم حالا چرا؟... نمي دونم!!!!

سلام گلنسا خانم... راستش در مورد كامنت قبلي خودم كه بايد عرض كنم همچنان "ايضا" ولي شايد دو خط زير بازم پاي شما رو به وبلاگم بكشونه!( چه بدبخت شدديم ما والا...!)

"وب خند" به روز شد... اين بار سوژه ي قلم زده شده توسط "شيخ ابو امير" چيزي نيست مگر "ارتباط اقدامات دولت فخيمه با مهار نرخ تورّم!"... كامنت فراموش نشود...

سلام. ممنونم
خوش گذشن و برگشتم!
مخلصم

سلام خانم صابری
من خودم از کسی که قول بده بعد عمل نکنه خوشم نمیاد حالا خودم دارم همین کارو انجام میدم .
خیلی شرمنده ام به خدا . خودم باور نمی کردم این طوری کار داشته باشم .
شیطان نا امیده ولی من نه بازم سعی می کنم مطلب ها رو بهتون برسونم .
عرض خاصی نیست جز شرمندگی بنده .

خب دیگه عمر دست خداست.

درود !
با باز نشر کتاب " مهر و ماه " در خدمتتون هستم :

سلام گلنسا خانوم.
نمیدونم چجوری ازتون تشکر کنم که اومدین و بهم نظر دادید..
خیلی بهم امید دادید و خیلی خوشحالم کردید.مرسی.خداحافظ

با عرض سلام و خسته نباشید و قبولی عبادات شما
خانم صابری غرض از مزاحمت این است که یک حالتان را جویاشوم
و دوم اینکه با یک دنیا شرمندگی از اینکه بابت این مصاحبه مدام مزاحم شما میشوم میخواستم بدانم بالخره به گجا رسید این مصاحبه ما
با سپاس ماندانا خرم

سلام خانم صابری.
شما خوب هستید؟
اومدم که بگم دلم برای کلاس های شما خیلی تنگ شده...
اون بحث کردن ها...نظر دادن ها... رینگ بوکس شدن ها و...
همین...

سلام.
خوشحالم که بلاگ شما را پیدا کردم. بالاخره.
گل آقای ما همیشه در دل ماست.

سلام خانم صابری
انتظار نداشتم اینقدر زود سر بزنید
می دونین؟ مسئله اینه که وبلاگ قبلی من اشکالی نداشت ( از نظر خودم) و به خاطر همین هم سعی کردم این یکی رو مثل قبلی درستش کنم. مشکل اینجاست که من به دلایلی مشکل داشتم باهاش. خوشحال می شم سر بزنید بهم

سلام
دلم برای کلاسا شده اینقده: .
بابا چرا هیچکی نمیگه اون متنه تذکره ی من بالاخره رسیده دستتون یا نه
ضمنا حماسه ی فتح کلمبیا هم تبریک میگم...همین دیگه...خداحافظ

برای مطلبی که برای چهل روز ÷یشه چه کامنتی می شه گذاشت؟

سلام سرکارخانم صابری.
من عضوتحریریه بچه مشد هستم(اگه یادتون نرفته باشه با بچه های شازده و...)
ادامه بدهیدانشاالله که چراغ آبدارخانه تا ابدالدهر روشن بماند.
تازگی وبلاگ هم راه انداختم سر بزنید مایه افتخاره...

با سلام خداوند شتدروان صابر فومنی را قرین رحمت واسعه خود فرماید . و آفرین بر شما که چراغ ادبیات طنز را بعد ازآن عزیر روشن نگهداشته اید . ما بشما میبالیم و به بودن شادییم . فرشید شمس

با درود
وبلاگ هم آوا با مطلبی تحت عنوان بایگانی حقوق بشر بروز شد. منتظر حضور سبز و نظرات آموزنده شما هستم. پیروز باشید

سلام خانم صابري
عرض ارادت
اگر بگم دلم براي رينگ بوكس تنگ شده خيلي كامنتم تكراري مي شه اما واقعا تنگ شده
ضمنا انگار تا من نيام و تعداد كامنت ها رو براي شما نشمرم آپ نمي كنيد.
تعداد كامنت هاي واصله : 81 عدد تو رو خداآپ كنيد
ماهنامه كه چاپ نمي كنيد حداقل اينجا رو آپ كنيد

سلام خانم صابري ...عيدتون مبارك...اميدوارم اون كامنتهاي من نرسيده باشه و شما كچل نشده باشيد از دست اذيتاي ما...به هر حال به ما سري بزنيد خوبه...يا لااقل بگيد چرا هيچ جوابي نميديد...ممنون خداحافظ

دلم تنگ شده است برایتان گلنسا بانو .

روحش شاد. تولدش مبارک. گل آقا همیشه به یاد می مونه هم خودش هم نشریه اش... گل نسا خانوم شما هم خیلی خوبید باحالید و باحال تر!

یک دانشجو!Vaghti zabane neveshtane goshit ro chini entekhab koni mitoni be rahati be on zaban benevisi, chon khode goshi ye dictioenery dare ke komaket mikone. P-n1: hade aghal hosh baraye in amal 50% hast. P-n2: eyd ham mobaraK !

آه... دلم گرفت با همون پاراگراف اول..

موفق و پيروز باشيد

مهدي

من هم دقیقا تکرار حرف های علی و حسام ...

سلام و عرض ادب
خاموشي حسين گلستاني را به گلنساي عزيز و خانواده گل آقا تسليت عرض مي كنم

سلام ...
با اینکه شب است ما به روزیم
انگار که ما دوگانه سوزیم !

سلام. طرفای ما که نمی یاین. آپ هم که نمی کنین. یعنی چی آخه...

سلام
من از یادداشتهایم بایگانی نگه میدارم. فقط از دست پرشینبلاگ ناراضی هستم چون سوابق آدم را به یک فوت به باد میدهد. همه را از روی سرور پاک کرده بود.
ضمناً جهت عرض ادب خدمت رسیدیم، تشریف نداشتید رفتیم. امیدوارم سلامت باشید.

قصد ندارید سرمقاله امیدبخش این شماره ماهنامه را بعد از آن جنجالی که این آخرین پست ساخت، اینجا بگذارید؟

گلنسا: امیدبخش؟!!

سلام دلمان تنگوليده برايتان!
با تشکر ، خانم به قول شما بداخلاق!!!

salam.be rooz nemishavid?

سلام بر گلنساي عزيز ، يادگار استاد بي مانند طنز ايران ، مرحوم کيومرث صابري
گاهي ميشه که انسان به بعضي چيزها حسادت مي کنه و به نظر من بد نيست که اونها رو به زبون بياره! مثل من و صدها نفر ديگه که به شما حسودي مي کنند ! حسودي ميکنند که چرا اونها پدري مثل مرحوم صابري نداشتند تا روزي بتونند بشن گلنسا !
مرحوم صابري براي طنز نويس ها مثل يه نهايته ، يه آخر راه ، يه سرانجام دست نيافتني . هرکسي به اندازه وسع خودش سعي ميکنه تا پاش رو جا پاي او بذاره و در پيمودن راه رسيدن به قله طنز نويسي قدم برداره ولي چه فايده که هيچکس تا نيمه هاي راه او هم پيش نخواهد رفت .
مگر کسي که خون اون مرحوم در رگ هاش جاري باشه .
پس با تمام وجود همونطور که تا کنون تلاش کردي ، باز هم بکوش تا هرچه بيشتر بتوني جاي پدر طنز ايران را براي ما نوزادان اين عرصه پر کني .
تقدير اينگونه بوده که من در نقطه ديگري از مملکت عزيزم ايران ، جسارت کنم و دست به قلم طنز ببرم ، جايي که فاصله نسبتا زيادي با مرکز طنز و طنز پردازان داره و شايد هيچگاه در طول زندگيم نتونم تجربه ديدن وملاقات از نزديک بزرگان طنز کشورم همچون شما و يا سعادت ديدن مطالبم در گل آقاي دوست داشتني را داشته باشم ولي نا اميد نيستم و با قلم زدن براي نشريات محلي ، غريزه طنز پردازي خودم را ارضاع مي کنم .
مي دونم که اين تقاضاي زياديه و در شان شما نيست ولي از شما مي خوام که به انباري متروک طنز من سري بزني و با گفتن نقاط ضعفم ، راهنماي من باشي .
و خواهش ديگه اينکه اينبار که بر سر مزار پدرتون رفتيد ، شاخه گلي از طرف تمام کساني که مثل من آرزو داشتند که کاش چند سالي زودتر به اين دنيا مي اومدند تا شايد مي تونستد تجربه در کنار او بودن رو داشته باشند ، بر روي سنگ مزارش بگذاريد .
منو ببخش اگه اينطوري ، غير رسمي و صميمي باهات صحبت کردم ، آخه اين اخلاق منه که با کساني که واسم ارزش زيادي دارن ، خيلي راحت و صميمي باهاشون حرفهامو مي زنم .
شاد باشي و همچنان مردم را شاد کني
يا حق

سلام
ازاینکه به وبلاگم سرزدیدممنونم
امشب دلم خیلی گرفته بود
نظرشماغم وناراحتی من را تسکین داد
التماس دعا

هوا تاريك بود كه خبر رفتن «قيصر امين پور» را شنيدم... نمي‌دانم چرا ياد «گل آقا» افتادم؟!
آي چه تلخ است از دست دادن اينان...
...
ما که اين همه براي عشق
آه و ناله‌ي دروغ مي‌کنيم

راستي چرا
در رثاي بي‌شمار عاشقان
-که بي دريغ-
خون خويش را نثار عشق مي‌کنند

از نثار يک دريغ هم
دريغ مي‌کنيم؟
قيصر امين‌ پور
...
راستي! سلام دختر خوب

دادگان با ((فوکویاما،پایان تاریخ و آخرین انسان به روز شد.))

سلام
ممنون بهم سرزدید

دراین غمکده کس ممیراد یارب
به مرگی که بی دوستان زیستم من...

سلام
حق با شماست امروز چهارم شهريور است نه دهم آبان!!!!

2 ta axe bahal daram
be weblogam ye sar bezanid

تذكرة...
.
.
.
.
.
.
.
تذكرة...
.
.
.
.
.
.
.
تذكرة...
.
.
.
.
.
.
.
چيه؟ فك مي‌كني مي‌خوام بگم تذكرةالمقامات؟ هر گردويي گرده، ولي هر گردي كه گردو نيست. حالا هم هر چي كه اوّلش تذكرة... داشته باشه كه تذكرةالمقامات نيست.
***تذكرةالطنّازان***
وبلاگ تازه تأسيسيه كه ...
خوب اگه اينجا بگم چه وبلاگيه كه نمياي. زحمت بكش بيا تا ببيني چه وبلاگيه.
در ضمن، نظر و لينك و ... هم فراموش نشه. «آفرين»!

به نام خدا
سلام
پوپک عزیز
من بالا خره اینجا پیام میذارم
اتفاق نوویی است

نمیدونم چی باید بگم همه ی حرفایی که داشتم انگار نداشتم

با اجازه من شما رو با نام

گلنسا یا همون پوپک صابری فومنی

لینک کردم.

درپناه خدا شاد باشید.

انسانها ، بيش تر درجست و جوي تكه هايي از آرامش اند تا رهايي . چرا كه براي آنان قفس امري محتوم و اجتناب پذيز است و بيشتر از يك قفس خودساخته ذهني رنج ميبرند كه در بيشتر موارد آنان را وادار ميكند هرچيز را بدون سئوال و اعتراض بپذيرند و تلاشي در جهت شكستن سرنوشتي كه معتقند از پيش برايشان مقدر شده است ، نشان ندهند. و اين نمونه ايي از Determinism است يعني هرچيز از قيل شكل گرفته است و اراده ادمي در ان بي تاثير است(( عاجز از هر كار مگر درد كشيدن . تنها تسلاي خاطر اين ميتواند باشد كه چه بخواهي و چه نخواهي اتفاق مي افتد.)) آنها مانند قهرمانان كتاب حريم اثر فاكنر در جستجوي تپه آفتاب گيرند كه تنها براي لحظاتي كوتاه از آرامش و گرماي خورشيد لذت ببرند . آنها انسانهاي كاملا معمولي اند كه شايد بيشتر شان در جستجوي حقيقت و امر متعالي نيستند .البته شايد به ظاهر بسياري از انان در ظاهر نقابي از مرداني در جستجوي حقيقت برتر بر چهره داشته باشند ولي ايا اين همه حقيقت است؟

اینجا به روز نمی شه؟!

گلنسا: چه عرض کنم!

سلام
خوبین؟
من موضوع وبلاگم طنزه و مطلباش رو هم از مخ خودم می ریزم توش.اگه وقت کردی و افتخاردادی یه سربزن.حیفه مطلبامو نخونی

سلام گلنساي عزيز و مهربان. استاد گرامي.

عذر تقصير مرا بپذيريد. بايد اينكار را مي‌كردم. گاهي ترس از غلط املايي و ... آدم را مي‌ترساند كه با بزرگان نشست و برخاست كند.
لطف شماست كه به من سرزديد. اول صبحي با ديدن كامنت "گلنسا" خاتون گل‌آقا گل از گلمان شكفت. نيشمان تا بناگوش گشوده شد. دست و دلمان عجيب لرزيد.

ممنونم. انشالله كه بازم در خدمتتان باشم.

پيوند وبلاگمان به قدوم "گلنسا" مزين شد بانو.

ممنون از لطفتون خانم صابری...

سلام
خیلی ممنون که به ما اصلا سر نمی زنید
بابا حداقل دوتا فحش بدید

ایشالا امروز میام موسسه...لطفا یه مقدار کمی ...فقط یه مقدار کمی تحویل بگیرید!(قول میدم پر رو نشم)

سلام
به خدا یک لحظه تا اسمتون رو دیدم وحشت کردم
همین الان تعطیلش میکنم و میرم بخوابم
راستی این رمضانپور ما هم افسرده شده؟

آخه این چه آبدارخانه ائیه که فقط تا دوازده بازه؟....کامنت های این پست شده تاریخ در گذر زمان!...دقیقا سیر تحول روابط شما با کامنت گذار ها درونش پیداست...رفته رفته صمیمی شدند ...یا دل چرکین!...به هر حال تقویم تاریخ اسمش باشه بهتره تا وبلاگ!
ارادتمند:پسر چاق

باور کنید تماس گرفتم تا مزاحم بشم چون کار واجبی هم داشتم بعد یک آقایی گوشی را برداشت هرچی ما حرف میزدیم او حرف خودش را میزد آخرش فهمیدیم صدای نوار ضبط شده بوده...خلاصه آن آقا گفت کسی خونه نیست ما هم خواستیم یادگاری بنویسیم خطی بیندازیم آمدیم نبودیدی بنویسیم که نشد...علی ای حال هفته ی آینده مزاحمتان می شویم اگر حسام باشد جیمعا و لا تفرقوا میکنیمش تا ثوابش هم دو چندان شود غرض و مرض خاصی نداریم جز زیارت جمال مولای خود و طوافی در کتاب خانه ی شاغلام که به ظن قریب به قطع علیرغم عدم قطعیت مرحوم هایزنبرگ شما بلا شک مشغول بوده و مجال دست بوسی نمی دهید حتی اگر از روی دستکش باشد چه بسا موبایلی باشد و دوربینی و حالا قطار بیارو هسته بار کن که این انگشت دست بریده ی ما انگشتر دارد و اینجا ندارد و این خانم محرم سببی است و آن آقا محرم نسبی ...
درمورد کار فرستادن:
بعد از کوشش های بسیار که بسیار ناچیز شمرده شدند بنده به دنبال تیغ و حمام و وان آب گرم بودم تا خودم را از این دنیای پست مقدار خلاص کنم و باری از دوش زمین بردارم که متاسفانه یا آبگرمکن خراب بود یا تیغ کند بود یا داروی نظافت نبود یا قتلی نبودو زنجیری!

سلام خانم صابري عزيز

مینی مال "صفحه حوادث" آخرین پست اول شخص مفرد شد. فرصتی شد سر بزنید. متشكرم

سلام من یک متن فرستادم به ایمیلتان
بعد از امتحان نوشتم سه تا امتحان هم هفته بعد دارم...و کاشان هستم و کل متن هم در کافی نتو سایت نوشتم و باید خیلی چیزهای دیگه بگم تا کامل بشه مصائب نوشتنم اما نمیگم تا شهیدنمایی نکرده باشم فقط ترو خدا نگید کطنزو جدی نمیگیری چون زندگیمو گذاشتم برای چیزی که دوستش دارم و خیلی چیزارو بخاطرش از دست دادم ادامه نمیدم تا دختر کوچولوی نق نقو نشم وظیفه ام بود بنویسم هیچ طلبی هم ندارم آمدیم نبودید..چاکر شما هم هستیم و افتخار شاگرد بودنتان را هم داریم فقط خواندید... زنگ نه...اس ام اس نه...کامنت نه...اگر محبت کنید حتی در حد آف مسنجر هم دلیل عدم چاپ این یکی را بگویید خوشحال میشوم...امید میگیرم برای کارهای
بعدی...ممنون خداحافظ

گلنسا: گفتم که زنگ بزن! من یک ساعت بعدش آمدم دفتر! میلت هم نرسیده دوباره بفرست

سلام گلنسا صبیه گل آقا.....
15 سال بود که نمی نوشتم و کمتر هم پیش آمد که خوانده باشم که مثنوی اش هفتاد من کاغذ میخواهد. پیر و معلول و از کار افتاده هم نیستم. درست 100 روز دیگر 33 سالم تمام میشود.
آخرین نوشته ام را خوب به خاطر دارم که شد آخرین نوشته آخرین برگ یکی از شماره های ماهنامه.
نمیدانم چه شده ولی حالا و باز و دو مرتبه است که دارم تمرین میکنم بلکه توانسته باشم که بنویسم.
اینها را چرا بتو میگویم؟
چون تمام آنچه را که اینروزها مشق میکنم و تمام آنچه را که به مدد این مشق اگر توانسته باشم که بنویسم همه و همه و همه با قلمی است که گل آقا به دستم داد و بعد هم یادم داد که چطور با آن رسم الخط کنم و چطور تمام این سالهائی که بهر دلیلی ننوشتم همیشه پیش خودم خجالتش را بکشم و حالا هم کلی جدیت کنم که مبادا خیط کرده باشم. چیزی که میگویم نه تعارف است که اینجا به تملق تکه پاره کنم و نه از نوع عشوه هائیکه میدانم خیلی ها می آیند که یعنی شکسته نفسی. عین حقیقت را صادقانه میگویم.
دفتر مشقم alirezarezaee.blogfa.com است که به نمایندگی از گل آقا منت نگاهت را میکشد. و بیقرار است برای دانستن آنکه تلاش نگارنده اش چقدر افاقه کرده که مبادا پانزده سال بعد از آخرین نوشته حالا شاگرد آن استاد بیاید و به جای مصیبت ، معصیت تحویل مردم بدهد.....

سلام گلنسا .......
تو هم که بدتر از من و ما و بقیه شبگردی .... !

منت گذاشتی .....

سلام
حالتان چطور است. امیوارم شاد و پیروز باشید.

گلنسا: ممنون، خوبم. کم پیدایید!

مصائب تشکیل مرکزی برای ساماندهی ترچمه" آخرین پست اول شخص مفرد شد